گیوه، پاپوشی برای پهلوان‌ها

گیوه قدیمی‌ترین پاپوش ایرانی است که  می‌گویند نامش را از «گیو» پهلوان شاهنامه گرفته است این که کفش‌های گیو چگونه سر از «سنجان» در آورده و مهر اصالت جهانی گرفته حکایتی دیگر دارد.

گیوه کفش سنتی قدیمی که روزگاری، بخصوص در فصل تابستان مورد استفاده فراوان داشت و این روزها با ورود کفش‌های کتانی چینی کمتر طرفدار دارد، هنر بومی محلی زنان و مردان «سنجان» یکی از شهرهای شهرستان اراک است که از دیر زمان آنگاه که  این جا روستایی در دامنه کوه قصبه بود زنان و دخترانش جوراب «رویه گیوه» و مردانش کفه چرمی آن را می‌ساخته‌اند. این که یک دختر چقدر مهارت در تندبافی جوراب داشته یکی از محاسن او برای تعدد خواستگارانش بوده، هرچند حالا دیگر هیچ یک از دختران سنجان حتی برای سرگرمی قلاب به دست نمی‌گیرند تا رویه گیوه ببافند چه رسد به این که در تندبافی هم مهارت داشته باشند. روزگاری کوچه‌های تنگ با سراشیبی تند و پله‌های سنگی سنجان نه یک معبر و مسیر بلکه کارگاه‌های سیار گیوه بافی بود.

در کنار خانه‌های کاه گلی و درهای چوبی زنان و دختران نشسته بر زیلوهای دستباف تند و سریع جوراب سفید می‌بافتند. سنجان که هنوز هم بافت روستایی و خانه‌های کاه گلی با تیرهای چوبی‌اش را همچون گذشته حفظ کرده، خیلی پیشتر از آن که شهری در دل شهر اراک شود این هنر را در کوچه‌های تنگ و باریک قدیم جا گذاشت و برای پیرانش به یادگار نهاد.

حاج عبدالله تنها گیوه دوز سنجان

گیوه‌شناسه سنجان است و پس از کسب مهر اصالت جهانی، یک گیوه  غول پیکر سنگ و سیمانی هم به عنوان المان شهری در ورودی این روستای کهن و شهر جدید، ساخته و نصب شد تا نشان از شناسنامه صنعتی این جا باشد. مهر اصالت جهانی، گواهی نامه‌ای است که شورای جهانی صنایع‌دستی برای حفظ، احیا و تداوم مشاغل بومی و سنتی به هنرمندان می‌دهد و با این مهر آثار آنان قابلیت عرضه به بازارهای ملی و جهانی را دارد.

ظاهراً قدمت گیوه در شهر سنجان به دوران قاجار بر می‌گردد. گیوه بافی در سنجان هنری بوده که از پدران به پسران و از مادران به دختران می‌رسیده است. تولید این پاپوش هم یک هنر بوده هم تحفه‌ای برای سوغات و هم منبع درآمد خانواده. زنان  سنجانی در کنار کارهای روزانه و در زمان فراغت رویه گیوه را با نخ و ریسمان پنبه‌ای با سوزنی شبیه جوالدوز به طول متوسط ۱۰ سانت که نوک آن مثل قلاب انحنای کروی دارد، می‌بافتند و همسرانشان در کارگاه‌های خانگی کفه را ساخته و به رویه می‌چسباندند.

اما حالا دیرگاهی است فقط سالمندانی که از کودکی این حرفه را یاد گرفته‌اند هنر گذشتگان را ادامه می‌دهند. در تنها مغازه باقی مانده از قدیم، پیر گیوه دوز جوراب‌ها را با دستان پینه بسته‌اش کفی کشیده و محکم می‌دوزد.  عبدالله گلی سنجانی معروف‌ترین گیوه دوزی است که  در زادگاه اجدادی مانده است. مغازه  او همچنان در چهار راه بالایی  بعد از مسجد سنجان برپاست. حاج عبدالله هر روز از صبح به مغازه می‌آید و با همان ابزار قدیمی تخت گیوه را به جوراب‌ها محکم کرده و می‌دوزد. حاج عبدالله در ۸۱ سالگی، باوجود کهولت سن به تنهایی در مغازه کوچکش کار می‌کند. در قفسه‌های دکان قدیمی‌اش، کلاف‌های سفید نخ در کنار گیوه‌های سفید رنگ چیده شده است. تابلویی هم هست  که در آن او را در حال دریافت جایزه در کنار سلطان قابوس نشان می‌دهد.

مهر اصالت برای گیوه اشرافی حاج عبدالله

خط گذر زمان در صورت لاغر و کشیده‌اش با چروک‌های دور چشم و خط‌های عمیق دور لب به نگاه مهربان و چهره خوشرویش ابهتی خاص بخشیده است. دستانش کشیده و استخوانی، اما نیرومند است و با دقت و با ضرباهنگ منظم تند و یکنواخت رویه و زیره گیوه را روی هم گذاشته و می‌کوبد. گیوه آجیده ساخت دست او موفق به دریافت مهر اصالت جهانی شده است.

همان طور که مردم جامعه دسته‌بندی خاص اجتماعی داشته‌اند، گیوه‌ها هم از گذشته برای هر قشر با مواد خاص خودش ساخته می‌شده و سه گونه داشته؛ اشرافی (آجیده )، شهری و کارگری. در قفسه شلوغی که فقط خودش از آن سر در می‌آورد و ابزار کار و نخ و رویه و زیره‌های گیوه کنار هم و درهم چیده شده، هر سه نوع گیوه را دارد، اما در دیدرس نیستند. حاج عبدالله گیوه‌ها را را نشانم می‌دهد و می‌گوید: در گیوه آجیده هیچ پلاستیک یا لاستیکی استفاده نشده و پس از مصرف، قابل برگشت به طبیعت است. گیوه شهری کفه چرم و پاشنه پلاستیکی دارد و گیوه کارگری تمام کف از جنس لاستیک است.

گیوه پاپوشی که چپ و راست نمی‌شناسد

حاج عبدالله هنوز هم به شیوه دیرین، حرفه‌اش خانوادگی است. هشت دختر و پسرش که همه تحصیلات عالیه دانشگاهی دارند در کنار اشتغال رسمی خود، پدر و مادر خود را در تولید گیوه حمایت و همراهی می‌کنند، اما او که به گفته خودش در ماه  همراه خانواده حدود ۳۰۰  جفت گیوه  می‌دوزد، حالا ناچار است جوراب را از زنان سالمندی که هنوز بافت رویه گیوه را در خانه انجام می‌دهند، بخرد  و پس از مرطوب کردن و کوبیدن برای شکل‌دهی اولیه، آن‌ها را در قالب‌هایی چوبی قالب‌بندی کند. از کنار پایش قالبی را برمی‌دارد و نشانم می‌دهد، فرم کف پاست.

قالب‌بندی گیوه به چه صورت است؟

 قالب دو شکل دارد؛ قالب زیرین برای قالب‌بندی دوری کف و قالب زبرین برای شکل‌دهی به رویه است. پس از نهادن دو بخش قالب روی هم، گیوه‌ای به طول پنج سانتیمتر که از شاخه درخت تراشیده شده مابین این دو قرار می‌گیرد. بعد با  گاز کارکشی گیوه را می‌کوبد، به‌این ترتیب رویه و کفی جوراب تحت فشار قرار گرفته و پس از نیم ساعت شکل قالب را می‌گیرند. با گاز کارکشی که مانند انبردست است دوری پاشنه در اطراف قالب زیرین کشیده می‌شود. سپس نوبت آستری دور رویه می‌رسد، نواری نخی به عرض چهار سانتیمتر که با سریشم به رویه چسبانده ودوخته می‌شود. برای استحکام کار نخ‌های دوخت را موم اندود می‌کنیم که هم به‌راحتی از تار و پود جوراب و چرم‌ها عبور کند و هم عمر گیوه را در محیط نمناک و مرطوب طولانی نگه دارد.

مزیت‌های گیوه نسبت به کفش چیست؟

ویژگی انحصاری گیوه این است که راست و چپ ندارد. یک خاصیت بهداشتی هم دارد، اینکه به‌دلیل استفاده از نخ و بافت پارچه‌ای، پا در آن هرگز عرق نمی‌کند و بو نمی‌گیرد البته انواع رنگی یا با نخ پلاستیکی هم در بعضی نقاط کشور هست، اما گیوه سنجان فقط  از نخ پنبه‌ای درست می‌شود.

پاپوشی یادگار از پهلوان ایرانی

آن گونه که از قدیمی‌های ما نقل شده گیوه نامش را از «گیو» پهلوان شاهنامه گرفته. وقتی گیو راهی می‌شود تا فرنگیس را از توران به ایران برگرداند، در مسیر گورخری را شکار می‌کند و از پوست آن برای خود پای‌افزاری می‌سازد. بعد که با فرنگیس برمی‌گردد مردم در پاهای گیو پاپوش جدید را می‌بینند و آن را «گیومخت» به معنی گیو آموخت مینامند. گیوه، همان گیوآموخت است.

حالا پیرمرد می‌خواهد از دریافت مهر اصالت جهانی گیوه سخن بگوید. در چشمانش برقی از غرور و شادمانی می‌نشیند و ادامه می‌دهد: پاپوشی که با همین دستانم وقتی هنوز اینقدر پیر نشده بودم ساختم سر از کاخ‌امیران و شاهان عرب در آورد و وارد بازار جهانی شد. این مایه افتخار ماست  که گیوه سنجان موفق به دریافت مهر اصالت جهانی شده است.

با خنده‌ای از سر افتخار و غرور که چهره پیر گیوه دوز را دوست داشتنی‌تر می‌کند، به هنر پیشینیانش می‌بالد و ادامه می‌دهد: گیوه‌بافی صنعت دستی به جا مانده از نسل‌های پیشین است و در گذشته برای فروش به شهرها و روستاهای مختلف ارسال می‌شد؛ به‌گونه‌ای که در روستاهای اطراف کرج و در منطقه چهارباغ به نام گیوه «سیمین‌جانی» طرفداران ویژه‌ای داشت و به پا داشتن آن برای افراد نوعی اعتبار محسوب می‌شد. هنوز هم این گیوه مشتریانی در داخل کشور و در کشورهای عربی در شهر بغداد، سمرقند، حلب و مصر دارد. حتی سلطان قابوس پادشاه عمان یکی از مشتریان پروپا قرص این پاپوش ایرانی بوده است.

گزارش از زهره ترکمانی



 

انتهای پیام/

کد خبر 1403040600251
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha